عشق...

عــــــــــــــــــــــــشقم...

عشق...10

 

با اینکه قبل از رفتنت حال مرا دیدی

امّا رها کردی مرا، زین عشق رنجیدی

آن چشم های پاک تو دنیای من بودند

امّا تو این یک جمله را هرگز نفهمیدی!

حوّا ! برای من که عمری آدمت بودم

ای کاش سیبی از درخت عشق می چیدی!

حالا دگر چیزی ندارم تا به تو بخشم

یک قلب کوچک داشتم، آن هم که دزدیدی! 

 

+ نوشته شده در شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 9:57 توسط یونس ویسی |